سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زبیر پیوسته خود را از ما به حساب مى‏داشت تا آنکه فرزند نافرخنده‏اش عبد اللّه پا به جوانى گذاشت . [نهج البلاغه]

شاه بیت هایی از شاه مردان

گفتم به اروپا بفرستم پسرم را

تا آید و تامین کند آخر نظرم را

هی بابت آموزش خود پول ز من خواست

تا کرد تلف مخزن در و گهرم را

در مدرسه هم بس که لش و سر به هوا بود

کردند برون توله سگِ کره خرم را

برگشت به ایران و کنم سعی که بخشند

یک پست حسابی پسر بی هنرم را

در خانه ز بس سر دهد آواز فرنگی

با وق وق خود منگ کند پاک سرم را

شش سال زمن پول گرفته است اروپا

تا اینکه مبدل به سگی کرده خرم را

گوئی که در آنجا بجز آواز و بجز رقص

کس یاد نداده پسر بی بصرم را

عین خود مخلص شده چون یاد گرفته است

قرتی گری و هرزگی و فیس و ورم را

اکنون شده لایق که پس از من برد از پیش

دون بازی و اجحاف و امور دگرم را

دارد پسر بنده نشان از پدر خویش

چون من که شدم نسخه ی ثانی پدرم را

او نیز به مانند من از آب در آید

آن گاه که در خاک برم بنده سرم را

*******

ابولقاسم حالت

دیوان خروس لاری




::: چهارشنبه 86/12/1::: ساعت 4:25 عصر

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 19


بازدید دیروز: 1


کل بازدید :23127
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>لینک دوستان<<
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<