سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زبان درنده‏اى است ، اگر واگذارندش بگزد . [نهج البلاغه]

شاه بیت هایی از شاه مردان

شبی از شبها ، مردی خواب عجیبی دید . او دید که در عالم رویا پا به پای خداوند روی ماسه ها ی ساحل قدم می زند و در همان حال ، در آسمان بالای سرش ، خاطرات دوران زندگیش به صورت فیلمی در حال نمایش است .

او که محو تماشای زندگیش بود ، ناگهان متوجه شد که گاهی فقط جای پای یک نفر روی شنها دیده می شود و آن هم وقت هایی است که او دوران پر درد و رنج زندگیش را طی می کرده است .

بنابراین با ناراحتی به خدا که در کنارش راه می رفت رو کرد و گفت : پروردگارا... تو فرموده بودی که اگر کسی به تو روی آورد و تو را دوست بدارد ، در تمام مسیر زندگی کنارش خواهی بود و او را محافظت خواهی کرد ، پس چرا در سخت ترین لحظات زندگی ام فقط جای ای یک نفر وجود دارد ؟ چرا مرا در لحظاتی که به تو سخت نیاز داشتم ، تنها گذاشتی؟

خداوند لبندی زد و گفت : بنده ی عزیزم ، من تو را دوست دارم و هرگز تنهایت نگذاشته ام . زمانهایی که در رنج و سختی بودی ، من تو را روی دستانم بلند کرده بودم تا به سلامت از موانع و مشکلات عبور کنی .... 

************************************

امید وارم سال جدید را با یاری خداوند ، توام با موفقیت آغاز کنید.

*******************************

ما که رفتیم تا سال بعد...




::: چهارشنبه 86/12/29::: ساعت 1:55 صبح

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 35


بازدید دیروز: 1


کل بازدید :23143
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>لینک دوستان<<
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<